شعر مصائب اسارت شام

ما رایت الا جمیلا

آنکه ایثار و وفا را کرده معنا زینب است
آنکه داده عاشقی را یاد ماها زینب است
تا همیشه سربلند و ایستاده مثل کوه
نیست مانندش ، ندارد آنکه همتا زینب است
آنکه از کرب و بلایش غیر زیبایی ندید
گفت : والله ما رایت الا جمیلا زینب است
گر علمدار حرم تا کربلا عباس بود
حفظ کرد آنکه علم را بعد سقا زینب است
با کلامش نقشه ها را می کند نقش بر آب
کاخ ها را بُرده زیر آب ، دریا زینب است
دختر حیدر کم از حیدر ندارد ، آنکه با
خطبه هایش شامیان را کرده رسوا زینب است
بعدِ زهرا مادری کرده است در بیت علی
بعدِ زهرا آنکه شد اُم ابیها زینب است
پنج تن را می شود در او خلاصه کرد و بس
جمعِ اوصاف علی ، اوصاف زهرا زینب است
بی قرارِ کربلائیم و ضریحی در دمشق
دم حسین جانم حسین و بازدم یا زینب است
زینبی گریه کن و بر سینه و بر سر بزن
منعی از لطمه نکن که مرجعِ ما زینب است
از عقیله حاجت خود را در این شبها بگیر
چون برات کربلا در اربعین با زینب است
مهدی شریف زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا