شعر شهادت حضرت عباس (ع)

محو تماشا

جنگ سختی شده من محو تماشا شدهام

کنج این خیمه بسیخسته و تنها شده ام


مشک باشی و دمچشم رباب میفهمی؛


از چه رو اینهمهآشفته و شیدا شده ام


ناگهان اسم مراگفت سکینه به عمو


شکر لله که دراین معرکه ابقا شده ام


دست من دست علمدارخدا را صد شکر


تشنه لب بودم وهمسفره دریا شده ام


دست او, صورتمن,بوسه ای از آب فرات


مشک پر آبم و در علقمهمعنا شده ام

 

ناگهان خون دو دستش همه جا راپوشاند


مشک خونین شدهام..وه که چه زیبا شده ام


بس که لبهایعلمدار تو رویم بوسید


مات و حیران همینبوسه ی سقا شده ام


که مرا چون پدریزود به آغوش گرفت


شرم من باد کهشرمنده ی بابا شده ام *


قامتم راست نمودمکه به قلبش نزنند


فکر کردم سپرسینه ی مولا شده ام


دشمنان حیلهگرند…قصد مرا فهمیدند


چشمش ای وای…دراین مرحله رسوا شده ام

 

ای خدا اسب چرا راه خودش را گمکرد


چشم او خستهشده…نائب بینا شده ام


مزن ایرذل!…مزن!..دست ندارد به برش


زد و بر فرق فرودآمد و من تا شده ام


ناله زد اسم تورا, از دهنش افتادم


نا امیدم که چنیندور ز آقا شده ام

سینه خیز آمده امتا به خیامت برسم


دو قدم دور تر ازعلقمه پیدا شده ام


به ابوالفضل قسمکه بدنم خونی بود


شرم دارم ز نگاهتکه چنین وا شده ام


مشک بی آب شدم… فایده ای نیست مرا


که سزاواری لبهای تو را “لا” شده ام


عجبا مادر او «امّ بنین» نیست مگر؟


پس چرا…؟ محوگل یاس به صحرا شده ام


مادرت فاطمه(س)اینجاست, عجب رؤیایی!


عاقبت خاک رهحضرت زهرا(س) شده ام

 

 شاعر : ؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫4 دیدگاه ها

  1. ________ ._.;_’.-._
    ________{`-.-..-.’_,}
    _______{;…{,۞..’.-‘}
    _______{..’-`…_;…’;
    ________’-.-…_….-__.’..;_’.-.
    __._.;_’..-.____|___{`-.-..-.’_.,}
    _{`–..-.’._’,}__|___{;..{,۞….-‘}
    {;…{,۞….-‘}_|___{..’-`.._;..-‘;
    _{..’-`.”._;..-‘/”____`’–.._….-‘
    _`’-.-.._..-‘_/”’-;”___/╱
    _________/.’,-;-‘_/,-""-.
    __,-""-___╰._ ,╯//…-‘.)
    _/….-‘.)____|___/_,`,/
    _,—‘`_____|__/___/
    ___________|_/_
    _______¯¯¯¯¯¯¯/
    _______ )¯¯¯¯¯¯(
    _______/.◊.◊.◊.
    ______/………….
    ______…………./
    ______’________/
    Salam doste aziz va gerami, webloge jaleb va por mohtavaei darid, mamnon misham be webloge man ham sar bezanid va nazareto begi, movafagh bashid
    http://www.hadis-m1370.blogfa.com

  2. من پا به پای عمه، پدر، خوانده ام نماز

    گاهی به خارها و گهی بر سر جهاز

    گاهی به روز تار و گهی در شب دراز

    گاهی به کوچه ها به میان غنا و ساز

    اما نبود آب وضویی برابرم

    کردم تیمم از سر پرخاک خواهرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا