شعر شهادت حضرت عباس (ع)

مشکت کجاست …

دست تو را دوباره به چشمان تر زنم

شاید که مرهمی شود و بر جگر زنم

پلکی که خون گرفته به سختی تکان بده

شاید نمیرم و نفسی بیشتر زنم

باید هزار بوسه بگیرم که بوسه ای

بر زخمهای دشنه و تیغ و تبر زنم

مشکت کجاست تا که بگویم رباب را

آبی نمانده بر لب خشک پسر زنم

هر چند بر غم من و تو خنده می کنند

بگذار دست بی کسیم بر کمر زنم

دستت به روی خاک و همه دست می زنند

در این میان منم که دو دستی به سر زنم

 حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا