خبری آمده در هر کوچه…
از چه دلشوره فراوان دارید؟!
ننشینید چنین افسرده!
هوش باشید که مهمان دارید
اینکه راهش به شما افتاده..
جلوه ی تام وتمام زهراست!
عالمه عابده و زاهده است
زینب پادشه طوس رضاست!
چشمها بسته و سرها پایین!
مردها در قدمش کور شوید
سر مستور خدا آمده است
همه از محمل او دور شوید
السلام ای همه هستی ما!
خیر مقدم با شما بانو جان
چشم ما خاک کف پای شما
منتت بر سر ما بانو جان
ما بمیریم و نبینیم غبار
بروی چادرتان افتاده
بودنت رحمت بی خاتمه است
به کویر دل ما جان داده
در هر خانه برویت باز است
همه شیعه! همه در خدمتتان
محمل از هر طرفی پوشیدست
تا که زخمی نشود حرمتتان
شکرحق صورت تو نیلی نیست
شکرحق پوشیه بر رو داری
نه غرور تو شده آزرده
نهکبودی روی بازو داری!
نیست بر چادر تو جای لگد
نیست بر دست تو آثار طناب
میروی تو طرف بیت النور…
عمه ات رفت ولی بزم شراب…
عمه ای که کمرش خم شده بود
زخم کاری به سرش بود زیاد
آشنا دور و برش بود کم و…
چشم بد دور و برش بود زیاد
سید پوریا هاشمی