شعر عيد غدير خم

نجفِ اشرفِ مولا

نجفِ اشرفِ مولا

گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط
هر چه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط

یک «علی» گفتم و عمری‌ست، دهانم عسلی‌ست
ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط

احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما
نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط

همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند
نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط

هر که دنبال طلا رفته خبردار شود
هر چه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط

آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم ؟!
زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط

نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم
دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط

بسکه بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم
ذکر «حیدر» دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط

کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش
برگه‌ی نوکری‌ام گیر یک امضاست فقط

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا