شعر ولادت حضرت معصومه (س)

کریمه اهل بیت

با نگاهت، می‌زنم با قدسیان پر، در بهشت
می‌گذارم سر، بر این خاک معطر، در بهشت

آب سقاخانه‌ات را هر زمان نوشیده‌ام
گوییا نوشیده‌ام از حوض کوثر، در بهشت

خوانده بودم: «با کریمان کارها دشوار نیست»
باز مبهوتم، در آوردم چرا سر در بهشت؟

خوب و بد، با هم، میان صحن تو، پر می‌زنند
نیست قانونِ «کبوتر با کبوتر…» در بهشت

کوه خضرم، ایستاده نه، که می‌آیم به سر
با هوای عطر تو، چون روز محشر، در بهشت

شهد سوهان‌های شَهرت، برده است از خاطرم
طعم آن گندم که خوردم، شام آخر، در بهشت

رفتم از قم تا به مشهد، با قطار واژه‌ها
تا که خواندم از برادر، پیش خواهر، در بهشت

گر چه دور از آن بهشت زیر پای مادرم،
جای مادر، سوی دختر، می‌کشم پر، در بهشت

چشمه‌ی تسنیم و نهرند، اشک‌های چشم من
پیش چشمم رد شد آخر، روضه‌ی در، در بهشت

می‌شود یعنی بخوانی در قیامت هم مرا؟
تا بخوانم از شکوهت، بار دیگر در بهشت

ما به جای قبر پنهان، زائر صحن توایم
فاطمه! ما را شفاعت کن، چو مادر، در بهشت

قاسم صرافان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا