یا حیدر
آمدی ای که از قبل خلقت
روح عرفانی اعتکافی
شیر مادر حلالت که حتی
سینهء کعبه را می شکافی
ای مناجات، مست دعایت
عرش، بر شانه های عبایت
روی سجاده تا می نشینی
می برد آسمان حظّ وافی
روح پیغمبران موید
در مدار تو در رفت و آمد
پیرو سنّت مصطفایی
دور زهرا اگر در طوافی
وصله اش کرده ای چندباری
این گلیمی که در خانه داری
میشود باهمین پینهء دست
سرنوشت مرا هم ببافی؟!
ساقیِ تا ابد مستِ کوثر
پهلوان اولِ جنگ خیبر
محشری می کند وقت رزمت
ذوالفقارت میان قلافی
لنگر آسمان و زمینی
بیشتر با خدا همنشینی
تو مِن الله الی الله رفتی
راه معراج را در مصافی
می کشانی خدا را مصلاّ
وقت سبحان ربیَّ الاعلا
بنده های خدا بندهء تو
ای که از مدح مردم معافی
دست تو تا یدالله افتاد
کارخلق خدا راه افتاد
خاک پاهای سلمان تو ساخت
صدهزاران چنان بُشر حافی
کعبه با مرتضی باشرف شد
باعلی ناودانش طرف شد
از پس نذر من برنیامد
حاجتم در نجف شد تلافی
هستی و مانده ام کیستم من
روبروی تو می ایستم من
قبله ام هستی و نیستم من
فرصت مستی ام نیست کافی
آمدم تا فقط در بکوبم
بر دلم اسم حیدر بکوبم
یاعلی یاعلی یاعلی هو
هرچه گفتم بجز این اضافی
شد پناه یتیمان نگاهت
چاه را زیر و رو کرده آهت
می برم پاره های دلت را
مثل قرآن برای صحافی
ناله ء ما صدای علی هاست
کربلا کربلای علی هاست
یک علی، دو علی، صد علی نه…
وای از آن حلقهء اعتلافی
یک حسین و هیاهوی لشکر
پیش لشکر قسم های خواهر
خم شده تا کمر پیش اکبر
دارد آقا عجب انعطافی
رضا دین پرور