شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

یا علی اصغر(ع)

دوساعت برای تو منت کشیدم
از این مردمِ بی مروت کشیدم

لبانت نشان دادم و خنده کردند
ولی منت این جماعت کشیدم

چقدر از رُباب و چقدر از رقیه
خجالت کشیدم خجالت کشیدم

تو را با سه‌شعبه به من دوختند و
چه دردی زمان اصابت کشیدم

تو چسبیده بودی بر این سینه دیدی
که این تیر را با چه زحمت کشیدم

مبادا که سر روی دستم بماند
به دقت کشیدم به دقت کشیدم

برای گلوی تو یک بوسه بس بود
چقدر آه از این جراحت کشیدم

سفیدی دندان شیریت دیدم
فقط تا در خیمه حسرت کشیدم

تو را خاک کردم برای نشانی…
به دور مزارت کمی خط کشیدم

ولی نیزه‌داری پس از من بگوید
که یک بچه از زیر تربت کشیدم

دعا کن که پیش رباب این نگوید
به یک ضربه از خاک راحت کشیدم

“زدند و بریدند اما نگفتند
برای تو شش‌ماه زحمت کشیدم”

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا