ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت
بر پیکر ارباب گوئیا کفن دوخت
تیری رسید و جسم عبدالله را هم
بر پیکر ارباب جای پیرهن دوخت
سر را به سر دل را به دلبر حرمله وای
با تیر بی رحمش دهن را بر دهن دوخت
گودال جای جنگ بیش از یک نفر نیست
در جنگ نامردی شد و تن را به تن دوخت
در اصل عبدالله با اهدای بوسه
لب را به لبهای عمو جای حسن دوخت
مهدی رحیمی زمستان