شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

از عالم بالاست

از عالم بالاست بنیانی که من دارم

یعنی همین روح مسلمانی که من دارم

گر سجده بر تولیت آدم نمی‌کردم

آدم نمیشد خاک انسانی که من دارم

برق چشمان تو

برق چشمان تو بر ظلمت میدان تابید

کوه لرزید و به یمن قدمت ویران شد

خوب فهمید خودش تیغ علی یعنی چه

آنکه از دیدن شمشیر دودم عریان شد!

مجلس رندان

بردر میخانه اینجا غیر از این مکتوب نیست

«پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نیست»

رند را جز سر شکستن دیگرش محبوب نیست

هر که سر را نشکند امشب به ما منصوب نیست

مادری غم زده

بچه آهویم که در دام شما افتاده ام

گرچه در بندم ولیکن بنده ای آزاده ام

هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است (1)

شاد از آنم خاکسار کوی ” آقازاده ” ام

نفرین به هر که در دو جهان منکر علیست

خورشید و ماه آینه ی دیگر علیست

 هفت آسمان به حلقه انگشتر علیست

آه ای جوان بیا به حسن اقتدا کنیم

زیرا که این امام علی اکبر علیست 

گفته است نبی تویی به امت بابا

رفتند مسافران و ما جاماندیم

ما گوشه ی ایوان مطلا ماندیم

عمری طلب وصل تو را می کردیم

تا اینکه رسیده ایم و حالا ماندیم 

دیوانه یِ تو کار ندارد به جهنم

دیوانه یِ تو کار ندارد به جهنم

کفر است اگر پا بگذارد به جهنم

جبریل اگر پیر ِ عبادت شده باشد

بی حُبِّ علی روی میارد به جهنم

هرکس که تورا دوست ندارد به جهنم

دیوانه یِ تو کار ندارد به جهنم

کفر است اگر پا بگذارد به جهنم

جبریل اگر پیر ِ عبادت شده باشد

بی حُبِّ علی روی میارد به جهنم

ما شیعه زاده ایم ,خدا را هزار شکر

شکر خدا که نام علی در اذان ماست

ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست

ذکر علی عبادت مختص شیعه است

این اسم اعظم است که ورد زبان ماست

تو مرا سَروَری علی

من شیعه ی توام ,تو مرا سَروَری علی 

ارباب عالمی و حبیب پیمبری 

خورشید از تو نور گرفته ست ماه هم 

در یا پر آب از کرم توست چاه هم 

خاک پای شیعیان

خاک پای شیعیانم یا علی 

لایقم یا نه ندانم یا علی 

مهربانی تو جلّاد من است 

ناز چشمان تو در یاد من است 

حدیث مفاخره

درحدیثی هست ازشیر خدا مولا علی

کز شعاع پرتوشنور جهان شد منجلی

گفت ایشان روزیهمراه بتول

نازنین ریحانهی باغ رسول

دکمه بازگشت به بالا