باید این دل به تو و عشق تو مجذوب شود
تا به درگاه خدا سائلِ محبوب شود
عاصی ام! میشود آیا که نگاهی کنی و
عملِ ناقص من کامل و مطلوب شود
باید این دل به تو و عشق تو مجذوب شود
تا به درگاه خدا سائلِ محبوب شود
عاصی ام! میشود آیا که نگاهی کنی و
عملِ ناقص من کامل و مطلوب شود
دمی که جمله مکاتب غروب خواهد کرد
اذان صبح قیامت علی والله ست
تمام بیرقشان متهم به نابودی است
فقط علیست که تا حشر پرچمش بالاست
سخت است از نبودنت آقا قلم زدن
بغضی غزل شدن، فقط از هجر دم زدن
یا در مسیر ثانیه های تلف شده
بر رفت و آمد ضربان ها قدم زدن
زائرانش دسته دسته خیلِ صدها توده بود
او پناه صد هزاران همچو من آلوده بود
هرچه از او دورتر گشتم ، دلم آشوب تر
هر زمانی در حرم بودم ، دلم آسوده بود
زیر ایوانِ طلا چشم ترم مخصوص ِ توست
جَلد خود کردی مرا! بال و پرم مخصوص ِ توست
ضامن آهو شدی! پشتم به عشقت گرم شد
آبروداریِ روزِ محشرم مخصوص توست
شمعی بیاور تا خودم پروانه ات باشم
آبی طلب کن تا خودم پیمانه ات باشم
مثل بیابان عرضِ حاجت بر تو دارم..،ابر!
تا شاهد باران دانه دانه ات باشم
یارِ امروزِ من و یاورِ فردا؛ مادر
پدرم شد علی(ع) و حضرت زهرا(س) مادر
آبروی همه عالم، شده مهریه اش آب
هست بی شک به خدا معنیِ دریا مادر
با این که دائم مایهی ننگ و عذابم
از خاکساری درت رو برنتابم
لطفا گذشته را فراموشش کن اصلا
امروز دیدن دارد این حال خرابم
هر جا که هست نور خدا ، سایه اش علی است
اقرار کرده کعبه که سرمایه اش علی است
قافِ جهان به روی عمودی امان گرفت
عرشی که آفریده شده ، پایه اش علی است
ای هزاران جلوهء ذات احد یا مرتضی
ای هزاران ذکر الله الصمد یا مرتضی
هرچه یا حیدر نوشتم می شود یا فاطمه
هرچه یا زهرا نوشتم می شود یا مرتضی
ای آنکه از دل می بری زنگار ها را
با عشق درمان می کنی بیمار ها را
انکارِ وصلت را به جرم خویش کردیم
در شعر اگر چه دیده ای اصرار ها را
برای کشتن من اخم هم کنی کافیست
و قطره ای تو از اشکم که کم کنی کافیست
برای اینکه به سر حد دلخوشی برسم
همین که قلب مرا صحن غم کنی کافیست