شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

یک قدم می‎آیم

یک قدم می‎آیم

یک قدم می‎آیم و صدها قدم یارم شوی 

با همه ناقابلی آقا خریدارم شوی

نیست گهگاهی حواسم با تو پس در غفلتم

در کمال بی خیالی ناگهان یارم شوی

می‎روم ازدست گاهی که رهایم می‎کنی

باز با یک ولی الله دلدارم شوی

با بدی‎هایم تو می‎سازی و می‎خوانی

مرا خود دهی حال توسل خود خریدارم شوی

این منم مثل همیشه شرمگین و سر به زیر

این تویی مثل همیشه آبرودارم شوی

هر زمان با جان و دل خواهان دیدارت شوم

گر چه نشناسم تو را بانی دیدارم شوی

قافله می‎آید و ماه مبارک می‎رسد

خود مگر با روضه‎ی ارباب سالارم شوی

ای نگاه رحمتت در قلب ما یاد حسین

با محبت‎های اربابم هوادارم شوی

خواهری می‎گفت اطرافم نمانده مَحرمی

کو نگاهت تا پناه چشم خونبارم شوی؟

دختری می‎گفت وایم از هیزی نامحرمان

عمه جان با آستین باید نگهدارم شوی

مادری می‎گفت می‎سوزم میان شعله‎ها

زینبم بشتاب در آتش پرستارم شوی

شاعر؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا