شعر وروديه محرم
حس غریبی
با اینکه افسرده شدم اما جگرم هست
از داغ غم کرب و بلا چشم ترم هست
ماندم حیران که چه کنم از چه بگویم؟
زیرا که به دل شور و نوای حرمم هست
نکنم حس غریبی به هر روضه و هر بزم
تا این همه عاشق که در دور و برم هست
فردای قیامت همه دلواپس جای اند
جایی نبود امن به جز سایه سرم هست
در گوشه گودال بسان شاه شهید گفت
مرو سمت حرم ای شمر نفس مختصرم هست
فرشید حقی