یک زن مظلومه

خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است
جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است!

کاش لولای در از سمت دگر باز شود!
در اگر باز به داخل بشود دردسر است

نقطه پرگار زهراست

در آفرینش نقطه پرگار زهراست
دل دلبر و دلداده و دلدار زهراست
ناد علی احمد مختار زهراست
روح المعانی مخزن الاسرار زهراست

دلدار زهراست

در آفرینش نقطه پرگار زهراست
دل دلبر و دلداده و دلدار زهراست
ناد علی احمد مختار زهراست
روح المعانی مخزن الاسرار زهراست

بهار من!

صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من!
یکروز دیگر است که هستی کنار من..

شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری!
پیراهن جدید مبارک! بهار من!

آفتاب سامرا

از ابتدای گدا بودنم گدای توام
غلامزاده ام و نوکر سرای توام

ز کودکی فقط از کوچه تو رد شده ام
غریبگی نکن اینقدر! آشنای توام

گفتم حسن

تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن
مادرش بر سینه زد! آرام تا گفتم حسن

خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد
هرکسی گفت از کرم گفت از سخا گفتم حسن

سالها گریه

سالها گریه سالها روضه
همه ی عمر مجتبی روضه
روزگارش گذشت با روضه
کوچه،در،طشت چندتا روضه

سرو رشیدم

دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم
افتاده ای در بسترت سرو رشیدم

هرروز دیدم دیده ی بارانی ات را
دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را

خوان احسانت حسن

تا نمک پروره ام بر خوان احسانت حسن
من مسلمانم! مسلمان مسلمانت حسن

نانخور این خانه نان فاطمه دندان زده
بوی دست مادرت را میدهد نانت حسن

یا محسن بحق حسن

جایی که هست عرض ارادت به راحتی
باز است در بروی رعیت به راحتی

لب وا نکرده میدهد او حاجت مرا
پس میروم بدون خجالت به راحتی

سخت گذشت

خوشی از عمر ندیدم چقدر سخت گذشت
نیست از خنده به لبهایم اثر! سخت گذشت

شب که شد روضه غسل تن مادر خواندم
تا سحر زار زدم تا به سحر سخت گذشت

غریب مدینه

سالها گریه سالها روضه
همه ی عمر مجتبی روضه
روزگارش گذشت با روضه
کوچه،در،طشت چندتا روضه

دکمه بازگشت به بالا