علویات گرفتار یزیدند حسین!
با چه زجری دم این کاخ رسیدند حسین
صندلی بود ولی یکسره سرپا بودند
ایستادند و زپا درد بریدند حسین
علویات گرفتار یزیدند حسین!
با چه زجری دم این کاخ رسیدند حسین
صندلی بود ولی یکسره سرپا بودند
ایستادند و زپا درد بریدند حسین
این سی شبه ازدست ما راضی شدی یا نه؟
ارباب جانم از گدا راضی شدی یا نه؟
سی روز میخواندیم سی شب گریه میکردیم
هم پای تو هم پای زینب گریه میکردیم
یک ماه گریه کردید در پای ماتم من
پس نوش جانتان باد! شیرینی غم من
روضه به روضه رفتید سینه زدید هرشب
زخم است سینه هاتان این است مرهم من!
خدا بخیر کند باز ازدحام شده
زمان روضه جانسوز شهر شام شده
تمام شهر برای نظاره جمع شدند
عذاب حضرت زینب نگاه عام شده
سر سفره به غدا که نظرش می افتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد*
اگر که عمر زیادم دهد خدای حسین
هزارسال بسوزم فقط برای حسین
حسینی ام!به دوعالم چکار دارم من!
گذشته ام ز دوعالم به اتکای حسین
خاک مسیر کریم سرمه ی چشم گداست
هرکه دراین جاده نیست فارغ ازین ماجراست
پرچم مشکی زدیم هیئت ما شد حرم
تا همه روشن شوند روضه حسابش جداست!
هرچند دادم از دست حال عبادتم را
از من نگیر هرگز عرض ارادتم را
هرجوره خوب بودی با این بد گنهکار
اما ادا نکردم حق رفاقتم را
خاکی که بوسه زد به قدوم شما حسین
شد تا به حشر تربت اعلای ما حسین
عشقت امانتی خدا بین قلب ماست
چه منتی گذاشته بر ما خدا!حسین..
قدم قدم سر پاک تو رفت و جا ماندم
برات عید گرفتند و در عزا ماندم
چه حکمتی ست که این گوشه جاشدی حتی
اسیر مطبخ نامردها شدی حتی
خواهرت تفسیر کرد آیات قرآن تورا
سنگخوردم تا نبینم سگ باران تورا
چندشب پیشم نبودی گیسویت اشفته شد
بعد من کی شانه زد موی پریشان تو؟!
روا بود که گلایه ز روزگار کنم
چقدر بر جگرم درد و غصه بار کنم
به وحش و طیر سپردم مراقبت باشند
کسی نماند کنار تنت! چکار کنم