آمده از عرش اعلا ذوالفقار دیگری

باز هم چرخیده دنیا در مدار دیگری
آمده از عرش اعلا ذوالفقار دیگری

تا حسین آرام جانش شد، برای او نشد
هیچکس همواره آرام و قرار دیگری

فراقِ کرب‌وبلا

دلم گرفته ز درد فراقِ کرب‌وبلا
ز اشکِ دیده شده چشم منتظر، دریا

به یادِ تربتِ پاکت به خون نشسته دلم
چو لاله‌زارِ خزان‌دیده ام منِ شیدا

شبِ زیارتِ تو سینه ام شده سنگین
نفس نمی کشد انگار نوکرت آقا

ز حسرت و غم شب های جمعه آشوبم
نشسته‌ام به تمنای صحن تو تنها

اگر اجازه دهی کربلا بمیرم من
همینکه زل زده باشم به گنبد سقا

نسیمِ روضه مرا می برد به سمت حرم
که بر مشام من آورده بوی سیب ات را

به گوشِ جان رسد از نینوا صدایِ عطش
میان ناله ی جانسوز مادرت زهرا

سلام بر لب عطشان تو حسین غریب
سلام بر تو و بر اشک زینب کبری

هنوز هم ز غمت شعله می کشد قلبم
چه کرده ای تو به جانم شهید عاشورا

جابر عابدی

یا بنت موسی ابن جعفر(س)

ای مه و شمس و ضیاء بی قرینِ شهر قم
بارگاه و قبه ات باشد نگینِ شهر قم

فاطمه نامی و در عصمت مثال مادری
عطر زهرائی دهد با تو زمینِ شهر قم

بانو

گل بود که می‌ریخت سر خواهر سلطان
هم صحبت معصومه نشد مرد در ایران

نه گرمی آفِتاب نه سوز عطش بود
دادند به او خانه در باغ و گلستان

 بهمن ترکمانی

دسته گل باغ حیدری آمده است

دسته گل باغ حیدری آمده است
احیاگر فقه جعفری آمده است
در بین ملائکه خبر پیچیده
میلاد امام عسکری آمده است

آسمون روشنه ، از جلوه‌ی خورشید چشاته

آسمون روشنه ، از جلوه‌ی خورشید چشاته
آسمون تشنه‌ی نوره تشنه‌ی گوشه نگاته

چه مبارکه وجودت چه گدا نوازه جودت
خوش به حال پادشاهی که در خونه‌ت گداته

کار من در زندگی این است تنها، نوکری
کار تو لحظه به لحظه از گدایان دلبری

من که با پای خودم اینجا نمی‌آیم، فقط
می کشد من را به اینجا دست لطف مادری

یا امام رضا(ع)

هر کسی با یک نگاهت، جَلدِ این پابوس شد،
“پَرسیاه” آمد در آخِر کفتری در توس شد

پیله‌ی مشهد به اذنت کِرم را پروانه کرد
برکه‌ای ساکن، روان شد؛ حل در اقیانوس شد

دامن دامن گل معطر بفرست

دامن دامن گل معطر بفرست
بر فاطمه و احمد و حیدر بفرست

با صوت جلی به عشق اولاد علی
ذکر (صلوات) را مکرر بفرست

 کمیل کاشانی

یا رسول الله(ص)

مکه را امشب شکوهى دیگر است
مروه امشب با صفا پا تا سر است
نور باران باختر تا خاور است
دامن بانوى شب پر اختر است

ای شمع شب تار

ای ماه پیشانی و ای شمع شب تار
ای خنده بر لب ، شهد شیرین ، یار و دلدار

روشنگری ، از خیر و برکت کم نداری
یکتایی و همتا در این عالم نداری

بهارِ خلقت عالم

کشیده جوهره‌ی این قلم، جمال محمد
رسیده بیتِ طلایم به وصفِ حال محمد

نوشته خطِّ دلم از مقام و جاه پیمبر
ندیده غیرِ علی در جهان، مثال محمد

دکمه بازگشت به بالا