غیر حیدر چه کسی شافع محشر بشود
جز علی کیست که بر فاطمه همسر بشود
عشق مولا نشود قسمت هر بی سر و پا
تا ملک سجده کنان سائل این در بشود
غیر حیدر چه کسی شافع محشر بشود
جز علی کیست که بر فاطمه همسر بشود
عشق مولا نشود قسمت هر بی سر و پا
تا ملک سجده کنان سائل این در بشود
حکم کرد آخر کسی بین مسلمان ها و او
تیغ آمد فرق قائل شد میان ما و او
ما که نزدیکیم و دوریم از علی تکلیف چیست؟
این طریق شیعه بودن را بگو تعریف چیست؟
وقتی مَلک شیون به دنیای سحر زد
اشک فلق مثل شفق از دیده سر زد
فریاد ارکان الهدا پیچید در عرش
طوری که زهرا ناله از سوز جگر زد
مژده امشب ثمر حیدر و زهرا آمد
نیمهء مه، قمر حیدر و زهرا آمد
البشاره، پسر حیدر و زهرا آمد
نور چشم و جگر حیدر و زهرا آمد
شاه و ماه ستاره ها سر زد
ماه و شاه ستاره ها سر زد
مشتری هم برای استهلال
سر راه ستاره ها سر زد
خشم و آشوب و شراره است سراپا آتش
چه بلاها که نیاورده سر ما آتش
ناگهان می دَرد اندوخته عمر تو را
سنگدل، سرکش و بی رحم همانا آتش
بعد از رسول حرمت آل عبا شکست
دست قضا ، شیشه ی شرم و حیا شکست
آتش گرفت باب نزول ملائکه
در سست شد به ضرب لگد از جفا شکست
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آنجا، برادری کردی
پایان قصه ختم می شد با عروسک
زیباترین فانوس غربت ها عروسک
حالا که میخواهی بیایی از نیستان
ساغب بیاور از سر نی ها عروسک
دیده آن گاه که با اشک ملاقات کند
رزق گریه طلب از مادر سادات کند
گریه هرکس نکند معرفتش کامل نیست
“گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کند”
بس که لبریز شد از وصف تو جام کلمات
عاجز از مدح تو گردید تمام کلمات
شاعران گرچه نوشتند ولی کافی نیست
باید از مدح تو خوانند امام کلمات
علی برای ثنایش به من توان داده
به جوهر و قلم و کاغذم زبان داده
مقام دیدن نور خدای در نجفش
فضیلتی است که مولا به شیعیان داده