غدیر عید ستم دیده گان دوران هاست
به حق رسیدن حق دار و مزد انسان هاست
غدیر عرش خدا در دل بیابان هاست
قسم به صبح که روشن ترینِ پیمان هاست
غدیر ختم به خیری دین و اسلام است
بدون باورش اسلام بی سرانجام است
شعر اعياد و مناسبت ها
ندیدم من شراب از گریه بهتر
گرفتم در دو دستم جام و ساغر
صد و ده بار گفتم یا علی و
هزاران بار رفتم پیش حیدر
کل دین،تفسیر قرآن،حرف حق این مطلب است
حب مولایم علی اصل و اساس مذهب است
مست حب ام،مستحب ارزانی زهاد باد
بردن نام علی واجب تر از نان شب است
دلش برای رسیدن به او قرار نداشت
کسی که مهر علی داشت ; روزگار نداشت
نجف هوای دلش خالی از زمستان است
نجف کنار علی فصل جز بهار نداشت
تکیه گاهِ مؤمنات و مؤمنینِ خویش کرد
دست هایش را گرفت و اصل دینِ خویش کرد
گفت قطعاً جملۂ «من کُنتُ مولا» را بلند
خطبه را خواند و علی(ع) را جانشینِ خویش کرد
آنکه را حُبِّ علی(ع) نیست به دل، از ما نیست
هرکه شد شیفته ی عشق علی(ع)، تنها نیست
سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم
جز علی(ع) هیچکسی بر دل ما مولا نیست
غرقِ طلوعِ توست، شب انتظار هم
مست از شرابِ رؤیتم؛ اما خمار هم
گلدستهام؛ خراب؛ ولی دائمُالاَذان
ای أشهدت سرودِ لبم در مزار هم
در بقیع قبر حسن آوار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
آسمان شهر یثرب تار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی
پُر از سوزِ اشک و پُر از بغضِ آهی
اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی
ولی روشنی تو به نورِ الهی
صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری..
خبر ز گریه عشاق در سحر داری
به گردن تو فتاده همیشه زحمت من
ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن
اگرچه مرهمِ داغِ بقیع خونِ دل است
اگرچه زخم زدنــد ، التیـام می گیریم
خلیل می رسد و از تبـارِ شـب زده ها
به صبحِ صادق مان انتقام می گیریم
چشمم همین که گشت خوشاقبال، گریه کرد
یاد بقیع کرد و به هر حال گریه کرد
همراه چار قبلهى حاجات اشک ریخت
همپاى چار کعبهى آمال گریه کرد