شعر محرم و صفر

دیگه وقت غصه و غم رسیده

دیگه وقت غصه و غم رسیده
عزای اشرف آدم رسیده
ذکر یا حسین پیچیده توی شهر
عاشقا ماه محرم رسیده

دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن

دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن
مجنونم و به خاطر لیلا شتاب کن

وقتش رسیده صبح طلوعت فرارسد
 پایان بده براین شب یلداشتاب کن

مَردم مُحرّم آمده نوحوا علیٰ الحسین

مَردم مُحرّم آمده نوحوا علیٰ الحسین
هنگام ماتم آمده نوحوا علیٰ الحسین

حالا که ماه سَـرورِ شیب الخضـیب ها
همزاد با غم آمده نوحوا علیٰ الحسین

قدم به راه بیابان نزن, به کوفه نیا

قدم به راه بیابان نزن, به کوفه نیا
بیا به کوفه ولی بی کفن به کوفه نیا

من از خیانت این شهر کوهِ تجربه ام
برای تجربه اندوختن به کوفه نیا

گاهی بیا با مدارا کن ؛ مدارا

گاهی بیا با مدارا کن ؛ مدارا
از ما مگیر هرگز تمنای دعا را
ما را نبردی؛ پس بیاور کربلا را
از دست دارم میدهم اشک و بکا را

پر می زند دلم به هوای نگاهتان

پر می زند دلم به هوای نگاهتان
تا کربلا- به شهر شما- بارگاهتان

تا اینکه خرج بزم عزای شماشوم
عمریست میشودکه نشستم به راهتان

چه خوب شد که دلم را برای خود کردی

چه خوب شد که دلم را برای خود کردی
مرا تو ساکن بزم عزای خود کردی

دو دست خالی من را گرفتی از لطفت
و پای ثابت در روضه های خود کردی

غروب بود هراسی به خیمه گاه افتاد

غروب بود هراسی به خیمه گاه افتاد
غروب بود که از پشت ذوالجناح افتاد

نگاش سمت حرم بود و بر زمین می خورد
پناه اهل حرم بود و بی پناه افتاد

سلام بیرق پرچم,سلام ماه عزا

سلام بیرق پرچم,سلام ماه عزا
سلام حضرت زینب,سلام خون خدا
دوباره آمده ایم و عزا به پا کردیم
برای ماتمان روضه ها به پا کردیم

بوی اسپند ز ماتمکده ها می آید

بوی اسپند ز ماتمکده ها می آید
بوی سیب از حرم خون خدا می آید

همه جا پر شده از زمزمه وای حسین
ماه جانبازی شاه دو سرا می آید

رنگ سیاه و سرخی پرچم رسیده است

رنگ سیاه و سرخی پرچم رسیده است
شان نزول سوره ی مریم رسیده است

شال و لباس مشکی مارا بیاورید
حی علی العزا که محرم رسیده است

پشتم از بار گناهم بخدا خم شده است

پشتم از بار گناهم بخدا خم شده است
اتصالم به کریمان چقدر کم شده است
پرچم گنبد تو خصلت دیگر دارد…
این همان چادر زهراست که پرچم شده است

دکمه بازگشت به بالا