شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع)

تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد
مسیر روضه از اول به مادر ربط پیدا کرد

تو را برروی تخته پاره ای تشییع کردند و
به نوعی روضه با تابوت کوثر ربط پیدا کرد

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع)

ما را گدای خانه ی زهرا نوشته اند
خاک قدوم حضرت مولا نوشته اند
مهمان سفره های تولّا نوشته اند
خود را زمین زدیم , که بالا نوشته اند

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر (ع)

اوضاع زندان سخت و بدتر شد
تا وضع جسمش مثل مادر شد

هر روز ضرب سیلی و شلّاق
افطاریِ موسی بن جعفر شد

شعر شهادت حضرت زینب (س)

نفس برام نمونده 

تو حال احتظارم
شب و روزم یکیه
امون از روزگارم

سنگ صبورِ

پس از حسین ,جهان بر سرش خراب شده
برای حفظ حرم, زینب انتخاب شده 

نشاند بوسه به حلق بریده, از آن روو
به خون تشنه لبی, معجرش خضاب شده 

شعر روضه حضرت زینب (س)

آمدم سوی غمکده خانم !

که عزای تو آمده خانم !
اذن سینه زدن بده خانم!
جبل الصبر ! سیده خانم !

کوه ایمانی و یقین زینب!

شعر شهادت حضرت زینب (س)

همه جا غم نصیب زینب شد
درد و ماتم نصیب زینب شد
تا رود پرچم حسین به عرش
قامتی خم نصیب زینب شد

شد کبود

گریه کردم روضه ی سخت تو را یک سال و نیم
زهر شد در کام من آب و غذا یک سال و نیم

در شگفتم , من که با تو زنده بودم روز و شب …
زنده ماندم بی وجودِ تو چرا یک سال و نیم ؟!

نفس های آخرم

یک سال می شود که تو هم پر کشیده‌ای
من هم به سوگ پر زدن تو نشسته‌ام
شاید به جا نیاوری‌ام آشنای من
می‌بینی از فراق تو خیلی شکسته‌ام

جمعِ کوفی

لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود
آخرین ناله‌های خواهر بود
خواهری که میان بستر بود
خنجری خشک و دیده‌ای تَر بود
چقدر سینه‌اش مکدر بود

شیشه ی قلب

آخر ماجراست این بستر
پلکهایش دوباره سنگین شد
زیر لب باز یا حسینی گفت
سفره ی بی کسیش رنگین شد

شعر شهادت حضرت زینب(س)

ببین زمانه چه آورده است بر سر من
نشسته گرد اسارت به روی پیکر من

نپرس موی سفیدم نشانه ی چه غمی ست
نپرس از دل خون و نگاه مضطر من

دکمه بازگشت به بالا