حدیث اشک

شنیده ام شده

شنیدهام شده قلبم وطن برای شما

و زیر قبه تو هم برای من وطناست

چه خوب,که من و تو خانه پیشهم داریم

چنان که عشق کنار  اویسدر قرن است

مـانده برای شـیـعـیان

مـانده برای شـیـعـیان اینیادگــاری:

اشکِمُحرّم…شالِ مشکی…سوگواری

آیاتِعاشورا نرفت از یادِ تاریخ

تفسـیـرهایتمیکند آیـیـنه داری

سر

قلم به دست گرفتم روان شوم تا سر

به نام حضرت معشوق, اسم انشا؛ سر

مسیر روضه از این جا به سمت شش گوشه ست

فرات , علقمه, گودال, دست سقا, سر

روضه شروع شد

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام سلاح بکا را بیاورید

دشمن از خوف

دشمن از خوف به خود میلرزید
علت این بود اگر پنهان شد

عوض آنکه

عوض آنکه نهم سر به بر بابایم
آمده در برم ای عمه, سر بابایم

هنگام رفتن تو

هنگام رفتن تو چه لشگر شلوغ شد
شایدبرای غارت پیکر شلوغ شد

گل سر نیست

گلسر نیست ولی موی سرم هست هنوز
تن من آب شد اما اثرم هست هنوز

بالحسین

آن خدایی که شما را به دو عالم بخشید
از زیادی گلت نیز به مریم بخشید

بابا چه کرده ای

اینها کجا پدر ز سر تو حیا کنند؟
بابا چه کرده ای که چنین با تو تا کنند؟

چشمه ی توحید

تا می شود ز چشمه ی توحید جو گرفت
از دست هر کسی که نباید سبو گرفت

شب, شبِ اشک

شب, شبِ اشک و تماشاست اگربگذارند

شلحظه ها با تو چهزیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدونتو شدن کابوس است

با تو هر ثانیهرؤیاست اگر بگذارند

دکمه بازگشت به بالا