شعر آیینی

یا الله

در مناجات خدا از همه بهتر گریه است
آب تطهیر گناه، اول و آخر گریه است

زحمت پای ورم کرده ی مادر شده است
تا بفهمیم که قصد از می کوثر گریه است

أین بقیه الله

دوریم از رخ ماه، أین بقیه الله
ماندیم در دل چاه، أین بقیه الله

دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت
گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیه الله

گدا را ببخش

گدا را تو با دیده تر ببخش
بکوبم سر خویش بر در ببخش

بیا قبل از آنکه رسوا شوم
به پیش همه روز محشر ببخش

چار فصل من زمستان شد، بهاری اش کنید
چشمه ای خشکیده آوردم که جاری اش کنید

اینکه با آلودگی در ساحل رحمت نشست
غرق عصیان است، غرق شرمساری اش کنید

روح دعا

خورشید واقعیه حقیقت نما کجاست؟
روح دعا و واسطه ی ربنا کجاست؟

تنها و در میان بیابان چه میکند؟
آن روشنی و نور، به چشمان ما کجاست؟

آمد رمضان

آمد رمضان سفره ی دل باز کنیم
گُلبانگِ دعا به سویش ابراز کنیم

ایامِ مناجات و ثَنا آمده است
تا عَرش خدا دوباره پرواز کنیم

وَاسْمَعْ دعایی

وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده

اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده

خدای من

آنکس که اول ماه دست مرا گرفته
سی شب برای من در میخانه جا گرفته

با یار وعده دارم هرشب همین حوالی
شبهای ساکت من بوی خدا گرفته

یا صاحب الزمان(عج)

در غفلت کبرا شب و روزم سپری شد
نام تو فقط لقلقه ی روی زبان است

ای سفره ما را نمک سفره ی تو بس
چیزی که برایت همه داریم زیان است

العفو

باز با شرمندگی مثل همیشه آمدم
با امید و آرزوی عفو این در را زدم

گردنم را کج نمودم ، کاسه ی چشمم پر آب
یا عظیم العفو از این خانه ننمایی ردم

یا غیاث المستغیثین

با نگاهی راحتم کن از بلایا زودتر
دور کن قلب مرا از حبّ دنیا زودتر

یا غیاث المستغیثین کار دستم داده نفْس
غرقِ عصیانم بگو می بخشی آیا زودتر؟!

یا صاحب الزمان(عج)

آنکه آلوده است و پست منم
آنکه با دست خالی است منم
آنکه زد توبه را شکست منم
آنکه با هرکسی نشست منم

دکمه بازگشت به بالا