شعر شهادت حضرت زهرا

بی من نرو

آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو
بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو

عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی
شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی

علی جان حلال کن

این ذکر کوثر است، علی جان حلال کن
ساعاتِ آخر است، علی جان حلال کن

بگذار کوله‌بارِ غمت را به دوشِ من
بسپار حرفِ غربت خود را به گوشِ من

أَینَ المُنتَقِم

بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم
سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم

این صدای ناله زهراست می آید به گوش
از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم

فاطمیه

هرچه من درصفات حق دیدم
همه جا جلوه کرده ای زهرا
تو که هستی که مصطفی گفته
بارها مادر خودش او را

عزای مادر

شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را
شکر خدا دیدم عزای مادرت را

روزم سیه گردد اگر از من بگیرند
خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را

اسوه استقامت

دلم از غم بهانه میگیرد

قلب من را نشانه میگیرد

آتش غربت تو ای بانو

از دل ما زبانه می گیرد

مادر

جانی نمانده در تنت از بس گریستی
هم بین بستری و هم انگار نیستی

این بار چندم است به دیوار رو زدی
تا حیدرت به در نرسیده بایستی

مدينه

مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم

از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام

یا فاطمه الزهرا(س)

ای به قربان دل از غصه‌ها آکنده‌ات
چند وقتی هست دلتنگم برای خنده‌ات

مطمئناً فاطمه شأنت اگر مخفی نبود
هر کسی یک جلوه میدید از تو می‌شد بنده‌ات

یا زهرا(س)

صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من!
یک روز دیگر است که هستی کنار من

شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری!
پیراهن جدید مبارک! بهار من!

دلم پریشان است

بچه ها من دلم پریشان است
چند وقت است خانه ویران است
چشمهای پدر هراسان است
درد مادر بدون درمان است

زهرا بمان

زهرا بمان و زندگی ام را بهم نزن
زهرا بمان ‌‌و مرگ علی را رقم نزن

آشفتگی قلب مرا جمع و جور کن
فکری به حال و روز دل این غیورکن

دکمه بازگشت به بالا