اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است
هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است
اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است
هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است
در منا اینگونه مولایم سخن آغاز کرد
ذکر حیدر را به گوش مردمان آواز کرد
در اخوت جز علی کس با نبی محرم نبود
مصطفی را در جهان غیر از علی محرم نبود
نشسته ام بنویسم برای سلطانم
به لطف شاه نجف، شیعه ام مسلمانم
نشسته ام بنویسم به زیر ایوانم
نشسته ام بنویسم علی علی جانم
روحی فداک مرد خدا،مرتضی علی
احیا شدم به ذکر مدام تو یاعلی
روز حساب وعده ی میزانِ هر عمل
معنا گرفت واژه ی حق از شما علی
دانه را صیاد می پاشد، کبوتر میخورد
زحمتش را می کشد مولا و نوکر میخورد
خلقتم دست خدا بود و علی و فاطمه
ریشه ام حتماً به سلمان یا ابوذر میخورد
تا به دوش مصطفی تکلیف را ایزد گذاشت
از برای منکرانش ، تا به محشر حد گذاشت
چشمه چشمه از غدیرش رفت نعمت در جهان
رود شد در هر کجای عالم از خود رد گذاشت
در سینه ی امواج حس جذر ومد نیست
موجی که ما را راهی ساحل کند نیست
ما بی نهایت دوستت داریم مولا
قلبی که جای توست جای دیو ودد نیست
باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست
بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی
ساقی است گر شراب نداری بیا که هست
تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی
با نوای دلنشین خویش خوابم می کنی
مطمئنم با نگاهی این شب قدر ای علی ع
تو حسابم می کنی و مستجابم می کنی
نفس سرکش گاه گاهی در دلم آشوب کرد
شکر تنبیه تو بود و فتنه را سرکوب کرد
قلب من با یاد عشقت میزد و عیبی نداشت
غفلتِ از ذکر تو قلب مرا معیوب کرد
آفرینش نقطهای از اسم حیدر بوده است
نه فلک شمس و مه چشم غضنفر بوده است
عالمی دیگر ندارد این جهان مانند او
چون که او روح و تن و جان پیمبر بوده است
باز برگ دعوت از معشوقِ جانانی رسید
عاشقان! هنگام اثبات مسلمانی رسید
رحمت خاصِ خدا شد عام! دوزخ بسته شد
میزبانِ مهربان، با شوقِ ربّانی رسید