شعر مذهبی

احلی من العسل

احلی من العسل شده ای زیر سنگ ها
در خاک سرخ حل شده ای زیر سنگ ها
جسم تو مبتلای بلای عظیم شد
از زخم بی بدل شده ای زیر سنگ ها

روضه ی زینب

دوباره اومدم آقا
پیش تو زانو بزنم
وقتی تورو دارم دیگه
برم به کی رو بزنم

اشک روضه

دور از حسین زندگی ما چه فایده
اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده
هرگز شعار نیست دلم داد میزند
دنیای بی حسین خدایا چه فایده

هوای حسین

نیّت اگـر سـوختن به پای حسین است
طالب این اشک ها خُـدای حسین است

طبق روایت حُسین کُشته ی اشک است
اشکی اگر ریختم برای حسین است

کاری از دست کسی بر نمیاد
من خودم اینارو بیرون میکنم
نوه ی فاطمه ام خوب بلدم
من با گریه شامو ویرون میکنم

خاک پای حسین

چون از ازل شده ام سخت مبتلای حسین
من آن خدایْ پرستم , که شد خدای حسین

علَی الصباح قیامت نمیکنم قد راست
اگر که سر بگذارم به خاک پای حسین

هنگام روضه

دلیل داشت تب و تاب و بیقراری ما
محرم آمد و شد وقت سوگواری ما

برای آخرت ما خدا نگه دارد
در این لباس عزا عکس یادگاری ما

کتیبهٔ غم

شیرین ترین عصارهٔ غم را بیاورید
اذن از ازل گرفته, عدَم را بیاورید

«باز این چه رستخیر عظیم است» باز هم-
آمد ندا… کتیبهٔ غم را بیاورید

درد فراق یار

سهم من از معشوق یک عمر است هجران است
هجران عاشق در حقیقت عین زندان است

درد فراق یار حتما اذیتش کرده
دیدی اگر که عاشقی پاره گریبان است

شالِ عزا

امشب بنشین لحظه‌ی آتش زدنم را
بنشین و ببین بارِ دگر سوختنم را

یکسال برای غمتان لحظه شمردیم
یک آه بکش چاک زنم پیرهنم را

روضه تو

باز هم در حرمت میل گدایی دارم
شب جمعه هوس کرببلایی دارم

محشری از اثر ذکر تو در جان بر پاست
که چنان صور به دل آه رسایی دارم

حُسنِ بی حد

ای که نامت تا قیامت حُسنِ بی حد, یاحسین(ع)
سرنوشتم را خدا با تو رقم زد, یاحسین(ع)

شاهکارِ خلقتی, عشق تو شد سنگ محک
شد جدا با حبّ و بغضت, خوب از بد, یاحسین(ع)

دکمه بازگشت به بالا