اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبلهی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است
اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبلهی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است
اي دل زمان هجر به پايان رسيده است
دور وصال حضرت جانان رسيده است
گُل كرده طبع طوطي اشعار من كه باز
فيض جمال گُل به گُلستان رسيده است
ذکر خیر تو شد و فطرست اینجا آمد
نوکری گفت حسین , حال دلم جا آمد
باز هم بوی خوش تربت اعلی آمد
رفت در دست تو این دست که بالا آمد
چه نسیمى ست که امشب همه جا آکندست
چه هوایى ست که از شوق پر از لبخند است
وه که خورشید على در همه جا تابندست
بنویسید زمین از قدمش در بند است
در فضایی ملکوتی تر و روحانی تر
دفتر شعر من امشب شده نورانی تر
دلم به دریا زدم این مرتبه ؛ طوفانی تر
آسمانی ترم این دفعه و بارانی تر
به کسی کارندارم که بهشتم لیلی ست
بت بتخانه ورهبان کنشتم لیلی ست
خاک من خاکجنون است و سرشتم لیلی ست
هر چه درمکتب استاد نوشتم لیلی ست