آندم که روی ماهت از پرده بر ملا است
ما را از این سعادت کی دیده ی جلا است؟
بر فیضِ تو رسیدند آن خیلِ نازنینان
جانا عنایتی کن کی نوبتی ز ما است
آندم که روی ماهت از پرده بر ملا است
ما را از این سعادت کی دیده ی جلا است؟
بر فیضِ تو رسیدند آن خیلِ نازنینان
جانا عنایتی کن کی نوبتی ز ما است
ای عدو از کینه ی مولا مزن
با لگد بر پهلویِ زهرا مزن
ای عدو رحمی نما بر حالِ او
پشتِ این در مانده او تنها مزن
می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع)
دیده ها خون گرید از آهِ حزینت یا حسین(ع)
ناممان خط خورده از فهرستِ زائرهای تو
ما همه جا ماندهایم از اربعینت یا حسین
اربعین است و فراقِ لاله ها
سینه ی ما و هزاران ناله ها
آمده جابر به دشتِ کربلا
شوقِ دیدارِ حسینِ سر جدا
عاقبت این شبِ تاریک سحر خواهد شد
به رُخِ حضرتِ خورشید نظر خواهد شد
می رسد نوبتِ آن روز که با وعده ی حق
پسری منتقمِ خونِ پدر خواهد شد
کوه می سازد نگاهِ دلنشینت کاه را
یوسفِ گمگشته کرده با تو پیدا راه را
عشق در ذاتِ تو معنا می کند الله را
ماهِ هفتادو دو تن! شرمنده کردی ماه را
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین
از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین
عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است
کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین
از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین
عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است
کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین
سلام ای مقصدِ غاییِ خلقت
سلام ای نقطه ی وصلِ حقیقت
غدیر ای چشمه ی جاری و جوشان
غدیر ای موجِ بیتاب و خروشان
داغِ تو روشن می کند شمعِ محرم را
در شعله ی غم می کشاند جانِ عالم را
مثلِ پدر میراث دارِ کربلایی تو
چون از مسیرِ کربلا آوردی این غم را
بیا که صوتِ قرآنت کران تا بیکران جاریست
طنینِ گام های تو به گوشِ عاشقان جاریست
تو که می دانی آقا جان غمِ تنهاییِ ما را
نهان از درد لبریز و سرشک از دیدگان جاریست
فرخنده طلوعی که بشارت به جهان است
از عطرِ دل انگیزِ هلالِ رمضان است
آغوشِ پُر از مِهرِ خدا بر همه باز است
از عرش ندا آمده این ماهِ امان است