باب الله
بنده ای که بیشتر غرق خجالت می شود
بیشتر مشمول احسان و محبت می شود
بعد هر سبحانَ ربّی، اسم اعلای علی است
پس خدا با سجده های او عبادت می شود
خوش به حال ما که باب الله، شخص حیدر است
چون اگر در می زنیم اینجا اجابت می شود
روزی اهل بکا از زمزم چشم علی است
گریهء ما از کنار چاه، قسمت می شود
بعد استغفار، بابایم فقط خون گریه کرد
چون گناهان، خار بین چشم حضرت می شود
ای که ناز ما یتیمان را کشیدی نیمه شب
کوله بارت را زمین بگذار! زحمت می شود
مطمئنم گر نبخشد بنده هایش را خدا
بیشتر از مرتضی، زهرا اذیت میشود
جان به قربان علی که وقت گفتن از نجف
پای لنگ نوکرش پای زیارت می شود
وقتی اینجا آمدم با ذکر اربابم حسین
غصه کمتر می خورم! حتماً عنایت می شود
روزی ماه خدا هم دست زهرا و علی است
هر کسی در خانهء مولاست، دعوت می شود
من فدای آنکسی که پیش چشم مادرش
آن لباس کهنه ای که داشت غارت می شود
رضا دین پرور