شعر شهادت حضرت رقيه (س)

بابا حسین

غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم
آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم

باید بیایند و تو را اینجا ببینند
آن ها که می گفتند بابایی ندارم

در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا
می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم

با چشم دل روی تو را باید ببینم
من تازگی چشمان بینایی ندارم

این روزها گیسوی زیبایی نداری
این روز ها گیسوی زیبایی ندارم

تنها یک امشب را شدی مهمانم اما
شرمنده اسباب پذیرایی ندارم

 شهریار سنجری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا