از کودکی برده مرا بابا به روضه
میگفت دل خوش کن از این دنیا به روضه
خیر دو دنیا را ببیند مادر من
بوده همیشه مادرم بی تاب روضه
قبل از همه آمد ولی بعد از همه رفت
با قامت خم حضرت زهرا به روضه
بردم پناه از فتنه های عصر غیبت
یا به حرم ها یا علم ها یا به روضه
دلبستگی های خلایق فرق دارد
دل خوش به جنات اند بعضی،ما به روضه
از هرکجا که وقت خود را صرف کردیم
آدم پشیمان میشود الا به روضه
با چای ریز روضه گفتم:کیف حالک
او گفت بخشیدم دو دنیا را به روضه
اغلب شبیه کفش ها بودم دم در
توفیق میخواهد گذاری پا به روضه
پس کودکم را روضه بردم،یادم آمد
از کودکی برده مرا بابا به روضه…
محسن صرامی