شعر شهادت اميرالمومنين (ع)
روی زرد علی
ز رویزرد علی انتظار می ریزد
ز چشممانده به راهش قرار می ریزد
دلش بهفاطمه و دیده بر اجل بسته
ز چشمدیده و دل احتضار می ریزد
دوبارهضربه ی سنگین, دوباره بستر و زخم
دوبارهدرد, به خاک مزار می ریزد
وصیتشبه حسن آخر جوان مردیست
هنوزاز لب حیدر وقار می ریزد
به جانزهرا با قاتلم مدارا کن
ز صبرتوست اگر اقتدار می ریزد
ز خوبخلقی تو دشمنم شکست خورد
اگر چهاز سخنش انزجار می ریزد
به اشکهای پرستار خویش می گریم
که چشمابری زینب بهار می ریزد
اگر چهغربت من می شود نصیب حسن
بهغربت تو حسینم شرار می ریزد
من ازمصیبت سخت تو در عجب ماندم
که روینعش تو چندین سوار می ریزد
محمود ژولیده