شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم
سوختن با روضه
غم اگر از توست مردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است
بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتن حوا و آدم راحت است
ما دودم دادیم اما یک دمش هم کافی است
مرده زنده کردن ما با همین دم راحت است
یا حسین ما محرم, یا رب ماه خداست
پس رسیدن تا خدا ماه محرم راحت است
دختران شهر النگو خرج هیئت میکنند
حرف روضه میشود حاتم شدن هم راحت است
هرچه باشم بازهم در روی من وا میکند
من سگ این خانه ام دیگر خیالم راحت است
مال دنیارا نمیخواهم به من گریه بده
دخل و خرج گریه کن حتی شود کم راحت است
هرکه رفته کربلا خیر دوعالم دیده است
کربلا رفته خیالش از دوعالم راحت است
ساربان هم ریزه خوار سفره ی او بوده است
از کریمان نیمه شب دزدی خاتم راحت است
سید پوریا هاشمی