هرکه دیدست تو را گفته که ماشاالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه
نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانگ “لا حول و لا قوه الا باالله”
حافظ از روی توگفته است جهانگیر شود
هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه
مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر
خیر در خیر کثیری , کرمت هست گواه
زور بازوی علی داری و شاهد دارم
برده ای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه
تو کریمی ؟ نه ..کرامت شده نازل از تو
دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه
ما گداییم و به یک لقمه ی نان محتاجیم
از همان لقمه که دادی به سگانت ای شاه
صلح تو راز بزرگیست نفهمید کسی
از قیام تو نشد غیر برادر آگاه
زهر در سینه ی تو کار خودش را میکرد
و تو در فکر لب خشک ابا عبدالله
قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند
این غزل نذر غریبی تو ان شاالله
سید حسن رستگار