مثل نسیم صبح به عرفان رسیده ایم
وقتی بدست بوس کریمان رسیده ایم
یک دسته ساختیم و به صحن مطهرش
با نغمه امام رضا جان! رسیده ایم
دستان ما به پنجره فولاد بوسه زد
آقا ببین که دست به دامان رسیده ایم
در آرزوی پادوی این خانه بودنیم
جارو بدست محضر سلطان رسیده ایم!
ایوان طلای شاه نجف را خبر دهید!
پیش علی طوس به ایوان رسیده ایم
ما اهل آتشیم گلستان نخواستیم
یکراست پیش صاحب غفران رسیده ایم
خرده مگیر سجده به این سمت میکنیم!
غافل!کنار قبله ایران رسیده ایم
حرز جواد را به ضریحش کشیده ایم
یعنی ز کاظمین خراسان رسیده ایم
گفتند خاک حجره به گیسوی او نشست
از غصه اش غریب و پریشان رسیده ایم
سید پوریا هاشمی