یا زهرا(س)
همان زمان که در آفاقِ عرش، دیده شدی
برای قصهی لولاک، برگزیده شدی
تو میوهی ملکوتی که در شب معراج
به اذنِ حضرت پروردگار، چیده شدی
گذاشت آینه را روبروی وجهالله
قلم به دستِ خدا بود و تو کشیده شدی
تو دستخطّ خدایی به شعر «اعطینا»
غزل در آینه تکثیر شد قصیده شدی
تو شاهبیت غزلهای خالق شعری
به شاعرانهترین شکل، آفریده شدی
کلام وحی به توصیف تو مزیّن شد
زبانِ شعرِ زمینی همیشه الکن شد
به یمن آمدنت عرش، ریسهبندان شد
شبی که خانهی خورشید هم چراغان شد
زمین، بهشت برین و بهشت، کوثرنوش
به یمنِ شان نزولت هم این و هم آن شد
فرشتهها به هوایت بداهه میگفتند
تو آن قصیدهی نابی که شعرباران شد
خدا به خاطر نامت سه بیت نازل کرد
سه آیهای که دلیلِ نزولِ قرآن شد
برای مدح تو جبریل، آمد از ملکوت
نشست، نامهرسان خدا غزلخوان شد
سلامِ خلق و سلامِ خدا عَلَیالْکوثر
سلام بر تو و بابای تو اَباالْکوثر
سلام، کوثر جاری شده به جان زمین
سلام، انسیهی حوریهنشان زمین
خدای تو به زمین دوخت، آسمانها را
به عشقِ شان نزولت ای آسمان زمین !
شبی که آمدی از روز، روزتر شده بود
به وقتِ نور تو تنظیم شد زمان زمین
برای مدتِ هجده بهار هم که شده
خدا گذاشته منت به ساکنان زمین …
که شاید از تو بگیرند، درسِ انسان را
رسیدی از ملکوتت به امتحان زمین
هزار حیف، که مردود شد زمین و زمان
همان دمی که پر از دود شد زمین و زمان
زمین نداشت لیاقت که روی آن باشی
اراده کرد، خدا جان آسمان باشی
قرار بود، زمین خانهی خودت باشد
نخواستند و بنا شد که میهمان باشی
بهشت زیر قدوم تو با تفاخر گفت
خدا نخواست میان زمینیان باشی
تو گنج مخفی پروردگار خواهی ماند
اراده کرده که بانوی بینشان باشی
به عشق «اَشْهَدُ اَنّ عَلی وَلیُّ الله»
نخواستی نفسی اشهدِ اذان باشی
قسم به نامِ بلندت قسم به نام علی
علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی
رضا قاسمی