شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

اصل حقیقت

هرکس مُوحّد است و خدا را ندیده است
در وهم، نقشِ روی علی را کشیده است

آن قدرتِ مجرّدِ اعلیٰ که بنده است
پنداشتی خداست، ولیکن “پدیده” است

محدود نیست خالق ما، از میان خلق
این چهره را برای خودش برگزیده است

احسنت بر علی که نمایانگر خداست
احسنت بر خدا که علی آفریده است

هرکس که بهره‌مند شد از نعمتی، بدان
از شاخه‌ی درخت علی میوه چیده است

گاهی به عرش گرم عطا گاه بر زمین
بر دوش او یتیمِ فقیری پریده است!

جانم به عزتش که جهان گرچه مُلک اوست
از هرچه هست غیر خدا دل بریده است

تاریخ گفته است که در غزوه‌ها مدام
رنگ از رخ نفاق و منافق پریده است

اسب دسیسه در پی والعادیاتِ او
از نعره‌های أینَ تَفِرّوا رمیده است

هر کافری که سینه سپر کرد، مرتضیٰ
با ذوالفقار خود به حسابش رسیده است

حیف اینکه حقّ اصل حقیقت گرفته شد
این عقده‌ نیست بلکه تماماً عقیده است

خر قیمت نبات چه داند؟! ولای او
تنها حلاوتی‌ست که “مؤمن” چشیده است

این شعر، لطف اوست به این شاعر ضعیف
این بار سخت، قدّ قلم را خمیده است

مولا فمَن یَمُت یَرَنی گفت و تا به حال
در سینه دل به شوق همان دم تپیده است


حمزه محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا