شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)
بوسه می زنم
مُردمز بس که بر بدنت بوسه می زنم
بر کام خشک خنده زنت بوسه می زنم
بر زلف خون پر شکنت شانه می کشم
بر زخمهای دل شکنت بوسه می زنم
بوی تو می دهند دم دشنه ها ببین
بر نیزه های زخم,زنت بوسه می زنم
شاید لبی گشوده و بابا بخوانیم
قامت خمیده بر دهنت بوسه می زنم
هر سو دویده و تن تو جمع می کنم
بر تکه تکه های تنت بوسه می زنم
آرام تا به روی عبا می گذارمت
همراه عمه بر کفنت بوسه می زنم
ای خاک بر سرم که تو در خاک خفته ای
مردم ز بس که بر بدنت بوسه می زنم
حسن لطفی