شعر شهادت حضرت عباس (ع)

جانم ابالفضل(ع)

ما را شکار تیر مژگان کرد عباس
ما را دو تا چشمش مسلمان کرد عباس

فورا برای مادرش خیرات دادم
درد مرا هر بار درمان کرد عباس

بانی زوار حسین ام البنین است
مادر سفارش کرد و مهمان کرد عباس

کاری برای روضه‌اش یک بار کردم
یک کار را صد بار جبران کرد عباس

در تنگدستی تا صدا کردم «ابوالفضل»
رزق کم من را فراوان کرد عباس

دست بریده دستگیر گریه کن هاست
سختی محشر را چه آسان کرد عباس

هم ارمنی ها هم مسیحی ها مریدش
غوغا میان کل ادیان کرد عباس

تیغ غضب برداشت‌ و با چشمهایش
در علقمه جنگ‌ نمایان کرد عباس

رزم ابلفضلی اگـر کرده است بی شک
چون رزم استادش حسن جان کرد عباس

تنها نه دست و چشم و سر، که پای خود را
پای امام خویش احسان کرد عباس

آری نیاورده‌ست آبی خیمه اما
داغش حرم را ابر باران کرد عباس

با رفتنش تنها نه اهل خیمه ها را
یک عمر ما را هم پریشان کرد عباس

گروه شعر یا مظلوم

نمایش بیشتر

رضا قربانی

اشعار به روز در سایت حدیث اشک قرار میگیرد

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا