مثل سالِ پیش همین روزا بازم
حرف دوریت و دلم وسط کشید
شبیه زندونی رو دیوار بند
هر روزی که ندیدت یه خط کشید
قلبِ من زمینِ خشک و بایره
عشق و کاشتم ولی حاصل نداره
بیا و عاشقات و سوا نکن
نگو اون که بد شده دل نداره
سنگ غم نشونه ش و جایی بجز
کنج شیشه ی دل من نگرفت
جورِ این دلِ شکسته رو ولی . . .
جز خودت هیچ کسی گردن نگرفت
روزا چشمه ی چشام جاریه و ..
شب که میشه خواب نمیاد به چشمام
مثل یعقوب یا زلیخا چشایی
که نبینه دلبرش رو نمیخوام
خاطراتت داره از یادم میره
به سراب دیدنت راضی شدم
تو ببین دوری به روزم چی آورد
که به خواب دیدنت راضی شدم
سر سال حساب کتاب که میکنم
کم آوردم و زیاد ضرر دادم
سال بی زیارتت سودی نداشت
انگاری که عمرم و هدر دادم
هر جا دور از حرمت غریبه ام
خونه ی مادریمه کرببلا
آخرش صورت رو خاکت میزارم
ما خدامون کریمه کرببلا
ایمان دهقانیا