شعر مدح امام حسين (ع)شعر مدح و مناجات
خانهیِ اربابِ کَرَم
دستِ ما گیر که در ورطه یِ غم میاُفتیم
یادِ ما باش که ما یادِ تو کم میاُفتیم
باید اینجا بنشینیم که ما را بخرند
گریه کن گریه وگرنه زِ قلم میاُفتیم
لطفِ چشمانِ تَرِ مادرمان بود اگر
که درِ خانهیِ اربابِ کَرَم میاُفتیم
ریشهیِ ما همه در خاکِ حسینیهیِ توست
دستِ ما نیست اگر پایِ علم میاُفتیم
میزنیم آنقدر از عشق بر این سینه که باز
مثل گیسویِ تو بر شانهیِ هم میاُفتیم
تا نفس هست حسین است حسین است حسین
حق بده پیشِ تو هر نیم قدم میاُفتیم
مادر اُفتاد زمین تا که نیافتیم از پا
تا بگوییم فقط بینِ حرم میاُفتیم
تا شنیدیم که بر رویِ کمر دست گذاشت
در ورودیِ حرم با قدِ خَم میاُفتیم
ما که یک عمر در این داغ کبودت شدهایم
عاقبت در قدمت مطمئنم میاُفتیم
حسن لطفی