شعر شهادت حضرت قاسم (ع)

سرم پیش تو پایینه برادر

سرم پیش تو پایینه برادر
تو چشمام اشک می شینه برادر
شبیه آیِنه بود قاسم تو
نموند چیزی از آیینه برادر

نمی تونم ببینم ماتم تو
می میرم وقتی می بینم غم تو
مرید اون که با زهری تو رو کشت
سفر رو زهر کرد به قاسم تو

سراپا آرزو و خواهش اومد
با یک نامه که بود تو دستش ، اومد
شهادت واسه اون مثل عسل بود
عسل شد قاسمت بس که کش اومد

خیانت در امانت شد ببخشید
به فرزندت جسارت شد ببخشید
به جا این که خیال تو راحت شه
خیال شمر راحت شد ببخشید

 شهریار سنجری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا