شعر شهادت حضرت زهرا (س)

پامبر اعظم

بیایید,در آستان ولایت
که کشتند, ریحانه المصطفا را

خطاکار, آن بود, ای اهل عالم
کز اوّل رها کرد, تیر خطا را

خدا را در بیت توحید و آتش؟
یهودند این جانیان, یا نصارا؟

یهود و نصارا به پیغمبر خود
روا داشت کی این چنین ناروا را؟

کسی کو زند, لطمه بر روی زهرا
به قرآن که کفرش بود آشکارا

نه سهمی, ز قرآن و اسلام دارد
نه دیده است, یک لحظه رنگ حیا را

ندیده است, پیغمبری, جز محمّدi
ز امّت, چنین ظلم و جور و جفا را

شراری, ز بیت‌الولا رفت بالا
که بگرفت در کام خود کربلا را

عدو, آتشی زد به بیت ولایت
که بگرفت, تا حشر, دودش فضا را

زمام سخن را نگهدار «میثم»
که آتش زدی, قلب اهل ولا را
غلامرضا سازگار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا