شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)شعر محرم و صفر
چقدر سخت کشیدی نفس آخر را
چقدر سخت کشیدی نفس آخر را
ریختی در وسط معرکه بال و پر را
یادگار پدر خاک,به خاک افتادی
رنگ تکرار زدی خاطرهء مادر را
تو که آیینه در آیینه رسول اللهی
چه کسی جمع کند این همه پیغمبر را
دانه دانه شده ای سیب حرم,مثل انار
نیزه ای چیده و برده است غنیمت سر را
خنجر و تیغ و…عجب آینه کاری شده ای
قاصد حادثه آورده غمی دیگر را
بوده تابوت تو یک عمر به دوش پدرت
آمده بین عبایش ببرد پیکر را
همهء قافله را از نفس انداخته ای
چقدر سخت کشیدی نفس آخر را .
شاعر:محمد جواد مهدوی