شعر مدح و مناجات

شعر مناجات با خدا

عمر باغفلت گذشت و صرف قیل و قال شد
روسیاهی قسمت این عبد بداقبال شد

اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت
بنده ات تطمیع شد, غافل شد و اغفال شد

شعر مناجات و روضه امام حسین (ع)

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم
میرود سوی گرفتاری او پای دلم

لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش
این شده ذکر لب و درس الفبای دلم

شعر مناجات با خدا

سائل بی دست وپایم حال زارم را ببین
باز هم کردم ضرر, دارو ندارم را ببین

درب بیچاره سرا شد باز,من هم ٱمدم
خویش را بیچاره کردم روزگارم را ببین

شعر مناجات با امام زمان(عج)

بیا تا ته راه را با تو باشم
شب پنجم ماه را با تو باشم

جز این راه,من راه دیگر ندارم
که سر را ز سجاده ات بر ندارم

شعر مدح امیرالمؤمنین (ع)

طُــرفهُ العِـینی سراپای وجودم را گرفت
از خُدا , تا در جهان اذن ورودم را گرفت
خواستم بودونبود من شود اینگونه شد
از منِ دُنیــا زده , بودونبودم را گرفت

مناجات با امام حسین (ع) در ماه رمضان

با لب خشکیده هردم یاد سقا می کنم
روزه ام را با سلامی بر شما وا می کنم
باصدای ربنا هردم به هنگام وضو
نام زیبای توراآهسته نجوا می کنم

شعر مناجات ماه رمضان

از قافله عشق مرا جا نگذارید
در موج بلا یکه و تنها نگذارید
ما را به شهیدان برسانید دوباره
بر موج دلم حسرت دریا نگذارید

شعر مدح حضرت زینب (س)

بزرگی زینب چه ناگفتنی ست
شگفتم که این زن چگونه زنی ست
تو زهرا ترین زن پس از مادری
به اقرار تاریخ چون حیدری

مناجات با خدا و روضه سیدالشهدا

ببین از درد مالامال هستم
رها از هر چه قیل و قال هستم
دوباره سفره ی لطف تو پهن است
منم که سائل هر سال هستم

شعر مناجات با خدا

سفره تا باز شود زود گدا می آید
مثل هر بار به دنبال عطا می آید

آمد از عرش نوایی که بیایید همه
راه گم کرده به دنبال صدا می آید

شعر مناچات با خدا

به روسیاهی ام اقرار میکنم العفو
برای خوب شدن کار میکنم العفو

مرا تو میخری و پاک می کنی اما
منم که آینه را تار میکنم العفو

شعر مناجات با خدا

ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی
هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی

دکمه بازگشت به بالا