شعر مدح و مناجات

نکندمنتظرمردن مایی آقا؟

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد

از شما دور شدن زار شدن هم دارد

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند

عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد 

آنقدر گویمت انیسم فقط رضاست

ای سر همیشه خاک سر کوی یار باش
هرگز زجا ملرز و به آن استوار باش

آنقدر گویمت که انیست فقط رضاست
پس تا ابد به صحن و سرایش غبار باش

شوق پریدن

هم شوق پریدن به کبوتر دادی

هم هر چه که خواستم تو بهتر دادی

ما سطح نگاهمان فقط این دنیاست

اما تو کرم کردی و محشر دادی

سینا  نژاد سلامتی

دوبیتی ولادت امام رضا(ع)

 

دلم امشب برای تو هوایی است

سکوت من ز درد بی نوایی است

الا ای یوسف شهرخراسان

دلم بی تاب اسماعیل طلایی است

حسین سنگری

 

نامه ای به امام رضا(ع)

سکوت و سردی شب ناتمام, همسایه! 

و چاره چیست؟ دوباره سلام,همسایه!  

خدا کند که بماند صفای سایه تو

همیشه بر سرمان مستدام همسایه!

گدای کوی رضا (ع)

کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد

بدون واسطه دم از احد نخواهد زد

گدای کوی رضا شو که این امام رئوف

به سینه احدی دست رد نخواهد زد

شاعر؟؟؟

پناه

حق معرفتی به هر نگاهم داده

در حلقه‌ی عشق خویش راهم داده

این ها همه علتش فقط یک چیز است

ایرانی‌ام و رضا پناهم داده

حسن فطرس

 

هوالهو

باید همه به سمت شما رو بیاورند

دلها به لب ذکر هوالهو بیاورند

باید که جن و انس تمام ملائکه

ایمان به دست ضامن آهو بیاورند

اعجاز حرم

روزی که خاک صحن رضا آفریده شد

مهر سجود اهل سما آفریده شد

خورشید از درون ضریحش طلوع کرد

تا گنبدش رسید و طلا آفریده شد

در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت

در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت

مثل کبوتری به حریم تو جا گرفت

گرد و غبار دور و بر صحن این حرم

گرد و غباری از دل آیینه ها گرفت

دست مرا گرفت …

دست مرا گرفت و به دستم قلم گذاشت

حسی که باز پای مرا در حرم گذاشت

حسی که اشک وار به چشمم قدم گذاشت

تا اشفعی لنا به لبم دم به دم گذشت

خاتون شهر آینه هایی

خاتون شهر آینه هایی بزرگوار

زهرای شهر یثرب مایی بزرگوار

 چشمم لک ندیده دمی سایه ی تو را

ناموس بارگاه خدایی بزرگوار

دکمه بازگشت به بالا