شعر شهادت حضرت زهرا (س)
چرا ازم رو میگیری؟!
آسمونمو بی مهتاب می دیدم
خونه زندگیمو رو آب می دیدم
بمیرم، حسن شبا با بغض میگه
کاش بلند شم ببینم خواب می دیدم
شب که میشه درد بازو میگیری
روزا هم که دست به پهلو میگری
مگه قهری مگه من نامحرمم
فاطمه چرا ازم رو میگیری؟!
شمع خونوادمون سوسو نزن
ما که هستیم، خونه رو جارو نزن
شونه ی موهای زینب پای من
دیگه به دست شکسته رو نزن
درد بینوایی رو چیکار کنم
غصه ی جدایی رو چیکار کنم
با غریب مدینه کنار میام
بگو کربلایی رو چیکار کنم
کاشکی تویه باغمون خزون نبود
گل یاسم اینهمه جوون نبود
اینا که نشد چی میشد لااقل
خونه مون مقتل بچه مون نبود
اومدم پیشت که شرحِ حال کنم
اومدم اینو ازت سوال کنم
پایِ من جوونیتو دادی، حالا
دیگه من چی رو باید حلال کنم
گروه “یا مظلوم”