شعر شهادت حضرت زهرا (س)

فاطمه جانم

روزِ مرا سیاه کرد روز و شبِ پُر آهِ تو
وای از این تبسمت آه از این نگاهِ تو

قاتلِ تدریجیِ من از چپ و راست می‌شوند
سرفه‌ی خونین تو و ناله‌ی گاه گاهِ تو

خنده‌ی تلخ می‌کند آنکه شکست پشت من
راهِ نفَس گرفته‌است آنکه گرفت راهِ تو

باورِ کس نمی‌شود خاصه دلیرانِ عرب
خانه‌ی مرتضی شده گوشه‌ی قتلگاهِ تو

ضربه به در نشست و در خورد به تو …دوباره خورد
خورد به دیوار دوبار شانه‌ی بی پناهِ تو

آه شده جوابِ من آه شده جوابِ تو
خورد شده غرورِ من خورد شده سپاهِ تو

قسمت بچه‌ها نشد بازی مادرانه‌ات
قسمت گهواره نشد بچه‌ی بی گناهِ تو

 حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا