سیب دو نیم فاطمه

او سفیر ِ نهضت ِ کرب و بلاست

پنجه های کوچکش مشکل گشاست

ناز او را عمه جانش می خرد

خنده ی او از حسین دل می برد

جناب بسم الله

دست دل می زنم به دامانت

می سرایم برای چشمانت

ای که رحمت, شبیه به باران

می چکد از میان دستانت

تمنای وصال

تاکی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد به سر آید, شب هجران تو یانه؟

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

بی قرار غمت

وقتی که بی قرار غمت رب العالم است

عبدی چو من به روضه توجان دهدکم است

من نوکر یکی دوشب تو نیَم حسین

هــر لحظه لحظه ی همه عمرم محرم است

کیست حیدر (ع)

کیست حیدر (ع) که فلک مات تماشای رخش

همه ذرات بود بنــده سیمــای رخش

آمـد از کعبـه برون تا همگان دریابند

سینه چاک ابدی و ازلیند نکویان رخش

شعر مدح امام حسین

زمین و کلّ فلک,هفت آسمان,دنیا

فقط برای حسین آفریده شد اصلاً

بخوان نماز و عبادت بکن خدا را چون…

سرش برای همین ها بریده شد اصلاً

آخرین پیغمبر عشق

آمد از ره عید تبریک عاشقان 

غرق شادی گشته کل لامکان 

حضرت احمدبه دنیا آمده 

مژده ای از  حی اعلی آمده 

جنس غمت

حتما تو نیز جنسغمت فرق میکند

آشفتگیزلف خمت فرق میکند

محتاجدستهای کریمانه ات,کرم

از بس کهشیوه ی کرمت فرق میکند

مزد نوکری

من با لباس مشکی تان خو گرفته ام

از طینت پلید خودم رو گرفته ام

با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام

برساحل عزای تو پهلو گرفته ام 

ای صبورسربه زیر

 

تیغابرویت غزل را درخطر انداخته

 

پیش پایتازتغزل بسکه سرانداخته

 

!مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم

 

تیرمژگانتز دست دل سپرانداخته

 

حسنیه به پا کنیم

باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم

در عمق سینه ها حسنیه به پا کنیم

باید برای اینکه محب حسن شدیم

روزی هزار مرتبه شکر خدا کنیم

گدایی درِ تو

کنار سفره ی تو جا برای ماها نیست؟

مگر پناه دلی که شکسته اینجا نیست!

یقین قلبی ام اینجا مرا کشانده فقط

نگو که در حرم آقا برای من جا نیست

دکمه بازگشت به بالا