شـاهد درد

علی است شـاهد درد و بـلای زهرایش
و اوست کـوهِ غمِ جـان فضای زهرایش

سکوت شیرخدا..فاطمه..کتک.. هرگز
به جز بخـاطـر أمـر خـدای زهرایش

دلم گرفته

دیشب علی در چاه غربت زار میزد
از داغ زهرا بردر و دیوار میزد

دور از نگاه زخمیام المصائب
پهلوی خودرا برنوک مسمار میزد

گفتم زکوچه

گفتم زکوچه..نفسم تنگ و بریده شد
گفتم که سیلی ورگ قلبم دریده شد

دیدم که دست,خسته به دیوار می نهی
گفتم به خود,نسیم جدایی وزیده شد

ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف

مردک پست که عمری نمک حیدر خورد

نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد

ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف

دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

ای کاش…

کاش منّا شوم وغرق محبت باشم

کاشف الکرب تووشیعه ی مثبت باشم

جذبه ی عشق تو با این دل دیوانه چه کرد

بارقیبان شب وروزم به رقابت باشم

شیرینی نگاه شما

شیرینی نگاه شما مختصر شده

با من بگو که چشم حسن از چه ترشده

یک هفته میشود که به مسجد نمیروی

آیا کسی  مزاحمتان در گذر شده

کار مشـکل‌ســــاز شد

کار مشـکل‌ســــاز شد              

    خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـازشد

ســــعی دارد پـا شـود         

          ســعی او هربار شد تکرار مشـکل‌ســـازشد

من مثل پدر صبر ندارم عمه

اذنم بده, سخت بی قرارم عمه

دیگر به عموجان بسپارم عمه

یک عمر نمی توان جگر سوخته بود؛

من مثل پدر صبر ندارم عمه
مجید هادوی

مدح بی بی سلام الله

از اشک های چشم تو زمزم درست شد

از ناله های نیمه شبت غم درست شد

با یاری ملائکه در هیئت خدا

از چادر سیاه تو پرچم درست شد

السلام وعلیک یاثامن الحجج(علیه السلام)

هوا هوای چکیدن , هوای تنهائیست
و دست های دعایم پر از تمنائیست

مسیر خواهش من باز سویتان افتاد
به سمت شاه کریمی که اوج لیلائیست

بستر بیماری حضرت زهرا (س)

بر جانماز وقت دعای شبانه ها

تازه شوند درد همه تازیانه ها

چون اشک روی گونه ی من غلط می خورد

از زخم صورتم کشد آتش زبانه ها

حضرت مادرسلام الله

ما هرچه از شما بنویسیم ابتر است

شان شما رفیع و مقام تو کوثر است

وصف تو در سخن بخدا غیر ممکن است

خاک رهت ز جنت و فردوس هم سر است

دکمه بازگشت به بالا