دلم گرفته از این جمعه های تکراری
دلم گرفته از این انتظار اجباری
چه قدر ندبه بخوانم!چرا نمی آیی؟
چه دیده ایی که از ایندل شکسته بیزاری!؟
دلم گرفته از این جمعه های تکراری
دلم گرفته از این انتظار اجباری
چه قدر ندبه بخوانم!چرا نمی آیی؟
چه دیده ایی که از ایندل شکسته بیزاری!؟
وقتی زبان عاطفه های لال می شود
زنجیر ها در آینه ات بال می شود
در فصل گل بهار تو از دست می رود
بر شاخه میوه های تو پامال می شود
شیعه آن است که از زندگی اش سیر شود
نام مولایش اگر آید و تحقیر شود
شیعه آن نیست که با کفر مدارا بکند
“یا علی” می طلبد دست به شمشیر شود
هر دل که به عشق , پای بندش کردند
با مِهر حسین , ارجمندش کردند
بر پای علمدار , چو بر خاک افتاد
با نام ” ابوالفضل ” بلندش کردند
محمد جواد غفورزاده
هستم همه شب یاد تو ای شه زاده
محتاج به امداد تو ای شه زاده
ای کاش که امر فرج امضا بشود
از برکت میلاد تو ای شه زاده
سید مجتبی شجاع
روشن شب تار می شود از امشب
غم پا به فرار می شود می شود از امشب
فصل دل عشاق علی اصغر
6ماه بهار می شود از امشب
سید مجتبی شجاع
تا نام شما روی لب ما باشد
روشنتر از این روز,شب ما باشد
سوگند به نامت ای علیِ اصغر
دم از تو زدن تاب و تعب ما باشد
سید مجتبی شجاع
این حسین کیست که از هر محنش , عالم سوخت
قلب هر چه رُسُل از آدم و تا خاتم,سوخت
این حسین کیست که با یادِ عَطَش گفتن او
یوسف فاطمه در هر شب و روز, از غم سوخت
آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام
خاکسترم,بهار به آتش کشیده ام
چشم بلا کشیده ی من خون جگر شده است
از باغ سرخ آینه ها آه چیده ام
امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم
همراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم
صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیم
از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم
خورشیدنشسته روی بالت ساقی
دنیاشده خیره در جمالت ساقی
من عاشق چشمان خمارت هستم
من شیفته ی نقطه ی خالت ساقی
چون کبوتر به لب بام توام
من به دنبال تو و دام توام
تشنه ی آب حیاتی تو و من
تشنه ی قطره ای از جام توام